Skip to content

Yang Burzhome– Writer, Blogger, and Mindset Lifecouch

  • About
  • Books
  • Downloads
  • Contact Us
  • Blog Posts
  • Reviews
  • Translations
  • Sitemap
  • Recent Publications
Close Button

یحیی سینوار داستان ناگفته یک مبارز آزادی

Spread the love

یحیی سینوار
نماد مقاومت، ساخته‌شده در زندان اسرائیلی
داستان ناگفته یک مبارز آزادی
که زندان را به شورش تبدیل کرد
 
 یانگ بورز هوم
 
انتشارات زندگی ذن
نودلی ناشر: انتشارات زندگی ذن نودلی



 

 
عنوان: یحیی سینوار: نماد مقاومت، ساخته‌شده در زندان اسرائیلی
نویسنده: یانگ بورز هوم
تاریخ انتشار: نوامبر، ۲۰۲۵
 

 
 
پس‌گفتار
فصل ۱: پسر نکبت: ریشه‌ها در اردوگاه آوارگان المغازی ۶
فصل ۲ دانشگاه مقاومت: دانشگاه اسلامی غزه ۱۱
فصل ۳ کوره: اسارت و تولد یک استراتژیست ۱۶
فصل ۴ استاد «داخل» ۲۱
فصل ۵ آهنگری ایدئولوژیک و استراتژیک ۲۶
فصل ۶ «مهندس» معامله شالیت ۳۱
فصل ۷ بازگشت به غزه از نظریه‌پرداز به عمل‌گرا ۳۵
فصل ۸ دکترین سینوار مقاومت ۴۰
فصل ۹ سیل‌الاقصی: استراتژی نهایی خارج از چارچوب ۴۵
فصل ۱۰ رهبر جنگی ۵۴
فصل ۱۱ سینوار در پانتئون مبارزه ضداستعماری ۵۹
فصل ۱۲ پارادوکس ساخت اسرائیلی ۶۶
فصل ۱۳ انسان پشت افسانه ۷۱
فصل ۱۴ داستان ناتمام ۷۷
فصل ۱۵ سنی سینوار و شیعه ایران: اتحاد طبیعی ۸۲
مراجع ۸۷
نمایه ۹۲
 
 پس‌گفتار
 در حالی که به تصاویر کودکان پابرهنه‌ای که در میان بقایای ویران‌شده غزه قدم می‌زنند، خیره می‌شوید، چه احساسات و افکاری در درون شما برمی‌خیزد؟ برای بی‌شمار افراد در سراسر جهان، این صحنه‌ها حس عمیقی از قربانی بودن را برمی‌انگیزند—نمادی دردناک از رنج بی‌گناهان در میان آشوب. با این حال، هرچه عمیق‌تر به پیچیدگی‌های وضعیت فرو می‌رویم، روایتی بسیار پیچیده‌تر ظاهر می‌شود، روایتی که ممکن است برای برخی ناظران ناراحتی ایجاد کند. تضاد آشکار بین معصومیت کودکی و زمینه ویرانی، به تأمل عمیق‌تری در واقعیت‌های خشن درگیر دعوت می‌کند؛ برخی وحشت‌زده می‌شوند. با این حال، در آن کودکان، من روح یک یحیی سینوار جوان را می‌بینم، روحی که وجود صهیونیسم و رؤیای دیوانه‌وار آن برای اسرائیل بزرگ را تهدید می‌کند. همان نگاه سرکش را می‌بینم که در اردوگاه پناهندگان خان یونس شکل گرفت، همان ماده خام ترومایی که، وقتی تحت اشغال و محاصره فشرده شود، می‌تواند به اراده‌ای نشکن برای مقاومت سخت شود. این فقط یک مفهوم احساسی نیست؛ این یک واقعیت استراتژیک است که بر کل درگیری آویزان است. و این واقعیتی است که اسرائیلی‌ها به خوبی درک می‌کنند و به حق از آن وحشت دارند. این جوهر پارادوکس است. چرا یک دولت مجهز به سلاح‌های هسته‌ای و یکی از قدرتمندترین ارتش‌های جهان، مجهز به فناوری نظارت میلیارد دلاری و یک آژانس جاسوسی افسانه‌ای، از یک کودک در میان آوارها وحشت دارد؟ پاسخ در تاریخ خود مرد نوشته شده است. برای دهه‌ها، اسرائیل سینوار را فقط یک شبه‌نظامی دیگر می‌دید، مشکلی برای مدیریت پشت دیوارهای زندان. آن‌ها نتوانستند ببینند که زندان در حال تبدیل شدن به دانشگاه او بود، و کینه‌اش در حال تبدیل شدن به نبوغی سرد و استراتژیک. آن‌ها او را ببری از کاغذ می‌دیدند، تا اینکه هفتم اکتبر آن‌ها را غلط ثابت کرد. حتی حماس را حمایت کردند و آن را تأمین مالی کردند تا مقاومت فلسطینی را تکه‌تکه نگه دارند. اما حماس چگونه می‌تواند کسانی را که به دنبال تسلیم شدن در برابر صهیونیست‌ها هستند و وارد توافق‌های اسلو می‌شوند و در برابر توافق‌های ابراهیم سکوت می‌کنند در حالی که برای محو هویت فلسطینی‌ها استفاده می‌شود، بپذیرد؟ حالا، همان ترس بر نسل بعدی فرافکنی می‌شود. تک‌تیراندازی که کودکی را در میان آوارها می‌بیند، فقط یک کودک را نمی‌بیند و به سرش شلیک می‌کند؛ او یک سینوار آینده را می‌بیند. این منطق وحشیانه و غیرانسانی درگیری است که در آن، خاطره مقاومت گذشته خشونت حال را دیکته می‌کند. هدف دیگر فقط بازدارندگی نیست، بلکه تلاشی ناامیدانه برای شکستن چرخه قبل از اینکه حتی آغاز شود. صهیونیست‌ها امنیت می‌خواهند، اما در نهایت ناامن‌تر می‌شوند حتی با حمایت کامل دیکتاتورهای عرب. این ما را به اجماع سیاسی غم‌انگیز در اسرائیل می‌رساند. در حالی که ساده‌سازی است بگوییم «هر» اسرائیلی آنچه را که کارشناسان حقوقی بین‌المللی آن را نسل‌کشی می‌نامند حمایت می‌کند، بخش قابل توجهی از جریان اصلی سیاسی و عمومی، کمپین نظامی بی‌سابقه‌ای از ویرانی و نسل‌کشی را تأیید کرده است. برخی حتی از تجاوز به زنان اسیر فلسطینی به طور علنی بدون شرم حمایت می‌کنند. هدف واضح است: استفاده از این لحظه بحران برای دستیابی به رؤیای قدیمی تجدیدنظرطلب صهیونیستی از «اسرائیل بزرگ»، از رود به دریا، با ایجاد زندگی‌ای برای فلسطینی‌ها چنان غیرقابل تحمل که امید به آینده ملی خاموش شود و آن‌ها فقط بخواهند «دوباره» ناپدید شوند. آن‌ها می‌خواهند کار را تمام کنند، یک بار برای همیشه، با حمایت نظامی، سیاسی و دیپلماتیک قدرت‌های غربی سفید. و بنابراین، درگیری طبیعت واقعاً حل‌نشدنی خود را آشکار می‌کند. از یک سو، مردمی فلسطینی دارید که پس از ۷۵ سال جابه‌جایی و سرکوب، به سادگی از ناپدید شدن امتناع می‌ورزند. آن‌ها زمین خود را بدون مبارزه ترک نخواهند کرد، زیرا جایی برای رفتن باقی نمانده است. از سوی دیگر، پروژه سیاسی اسرائیلی دارید که، در شکل غالب‌ترین خود، کمتر از کنترل کامل بر زمین نمی‌خواهد، و هر حاکمیتی فلسطینی را به عنوان تهدید وجودی می‌بیند. اینجا تله است، و آنچه استراتژیست‌های اسرائیلی را شب‌ها بیدار نگه می‌دارد: هیچ راه‌حل نظامی در افق نیست. هر کاری که می‌کنند، آن‌ها را ناامن‌تر می‌کند. حتی با همدستی کامل و بی‌شرمانه قدرت‌های غربی و سکوت ضمنی اکثر دیکتاتوری‌های عربی—که امنیت خود با واشنگتن را بر زندگی فلسطینی‌ها اولویت می‌دهند—بمب‌های اسرائیلی نتوانستند «کار را تمام کنند». این دلیل است که زیر نمایش شجاعت نظامی، عصبی‌زی عمیقی در تل‌آویو و اورشلیم وجود دارد. کل استراتژی اسرائیلی بر وضعیتی شکننده بنا شده است: هژمونی دائمی غربی و ادامه حکومت رهبران مستبد عرب که خشم مردمی خیابان‌هایشان را مهار خواهند کرد. اما اگر این تغییر کند چه؟ اگر قدرت آمریکا ضعیف شود، یا اگر مردم عرب سرانجام دیکتاتورهایی را که به آن‌ها خیانت کرده‌اند سرنگون کنند؟ اگر نتوانند «محور مقاومت»—ایران، عراق و حوثی‌های یمن—را کاملاً بشکنند، که تضمین می‌کند علت فلسطینی هرگز کاملاً ایزوله نشود. خانه ورق‌هایی که اجازه می‌دهد اشغال به طور نامحدود ادامه یابد، شکننده‌تر از آنچه به نظر می‌رسد است. کودکان در آوارهای غزه بیش از قربانیان هستند. آن‌ها یادآوری زنده‌ای هستند که درد گذشته درگیری‌های آینده را دیکته می‌کند. عملیات الاقصی دوباره اجرا خواهد شد تا هزاران اسیر فلسطینی را آزاد کند. ادامه خواهد یافت و ادامه خواهد یافت تا اشغال پایان یابد. این دلیل است که هیچ ارتشی، هر چقدر قدرتمند، هرگز واقعاً نمی‌تواند ایمن احساس کند وقتی بر پایه محرومیت مردم دیگری بنا شده است. تا زمانی که آن بی‌عدالتی اساسی حل نشود، چرخه—ترس، خشونت، سینوارهای جدید که از خاکستر برمی‌خیزند—فقط ادامه خواهد یافت. بیایید درباره یحیی سینوار صحبت کنیم. به نظر می‌رسد همه نظر دارند، نه؟ اگر مجلات آکادمیک را بخوانید، به رسانه‌های غربی سفید گوش دهید، آن‌ها هر حرکت او را مانند استراتژی استاد شطرنج تجزیه و تحلیل می‌کنند. به تفسیرهای اصلی صهیونیستی توجه کنید، و او به عنوان هیولای نهایی نقش‌آفرینی شده است—شرور راحتی که پروژه سیاسی خودشان را از شکست‌ها و جنایاتش رها می‌کند. در عین حال، رقبای سیاسی فلسطینی او در فتح نیش بی‌رحمی او را از نزدیک احساس کرده‌اند، و تماشای کاهش نفوذشان.
اما شاید مضطرب‌ترین مخاطب در کاخ‌های طلاکاری‌شده پادشاهان عرب بنشیند. آن‌ها با وحشت وجودی تماشا می‌کنند در حالی که حماس سنی شیعه ایران را در آغوش می‌گیرد—شرکتی که مرزهای فرقه‌ای قدیمی را می‌شکند. این فقط یک اتحاد نیست؛ این جریانی انقلابی است که تهدید به جاروب کردن نظم سیاسی راکد در جهان عرب که برای دهه‌ها بر آن ریاست کرده‌اند، می‌کند. این یک رابطه به تنهایی به ما نشان می‌دهد که خاورمیانه دیگر طبق قوانین قدیمی بازی نمی‌کند. و این، دقیقاً اینجا، پیچیدگی دردناک هویت سیاسی امروز است. ما آموزش دیده‌ایم تا جهان را در نبردهای ساده خیر در برابر شر ببینیم، اما این خیال است. جهان واقعی شبکه‌ای درهم‌تنیده از اتحادهای متناقض و مبارزات مشترک اما متفاوت است. ما را مجبور می‌کند تا دو حقیقت رقابتی را همزمان در دستانمان نگه داریم. حقیقت اول، همبستگی تزلزل‌ناپذیر با مردم فلسطین است. این احساس مبهمی نیست؛ این تعهدی به حق اساسی آن‌ها به زمین، حاکمیت و زندگی با کرامت است. این درباره آنچه دانشمندان «حاکمیت معرفتی» می‌نامند—حق یک مردم برای روایت داستان خود، تعریف واقعیت خود، آزاد از محو و تحریف‌هایی که برای مدت طولانی با آن روبرو بوده‌اند. علت آن‌ها عادلانه است. این کتاب حاکمیت معرفتی مردم فلسطین را کاوش می‌کند و سینوار را از دیدگاه‌های غزه‌وی‌های عادی ارائه می‌دهد. حقیقت دوم، که باید به همان سختی نگه داریم، مخالفت عمیق با طبیعت تئокраتیک و اقتدارگرای رهبری حماس است که در حال حاضر مقاومت مسلحانه را هدایت می‌کند. هرچند مقاومت فلسطینی در غزه ترکیبی است. جناح‌های سکولار در مقاومت غزه وجود دارند، مانند جبهه مردمی برای آزادی فلسطین (جبهه مردمی) و جبهه دموکراتیک برای آزادی فلسطین (جبهه دموکراتیک)، که هر دو ایدئولوژی مارکسیست-لنینیست را حمل می‌کنند. ما باید بین مردم و ساختارهای حاکمیتی‌شان تمایز قائل شویم. زیرا در نگاه تزلزل‌ناپذیر سینوار، من انعکاس اعتقادات خودم را می‌بینم: ضد امپریالیسم شدید که پهپادها و بمب‌افکن‌های صهیونیستی و شبه‌نظامیان مهاجرنشین را به عنوان مارهای دوقلو امپراتوری می‌بیند. من ضد یهودیت نیستم، بلکه علیه قلعه قومی ساخته‌شده بر پایه مصادره و محو؛ خشم ضداستعماری علیه نکبتی که هرگز پایان نیافته، جابه‌جایی‌ای که در ۱۹۴۸ نوشته شده اما روزانه در ایست‌های بازرسی و محاسبات کالری تمرین می‌شود؛ ضد نژادپرستی که محاسبه رنگی اسرائیل ارزش را محاکمه می‌کند، جایی که خون فلسطینی ارزان‌تر از اشک‌های شمال جهانی جریان دارد. چگونه این دایره را متعادل کنم؟ چگونه کسی به استراتژیستی که توهم شکست‌ناپذیری اسرائیلی را شکست—مردی که از سلول‌های اشکلون، سیلی را نقشه‌برداری کرد که لنز نزدیک‌بین جهان را بر فلسطین دوباره متمرکز کرد—ادای احترام کند، در حالی که از ایدئولوگ عقب می‌نشیند که می‌خواهد سایه شریعت را بر سپیده‌دم آزاد تحمیل کند؟ ما در عصری از همبستگی‌های شکسته زندگی می‌کنیم، جایی که دوگانگی‌های قدیمی—سرکوب‌شده در برابر سرکوب‌گر—تحت وزن بررسی تقاطعی ترک می‌خورند. بنابراین، درک شخصیتی مانند یحیی سینوار بهانه‌ای برای او نیست. اجازه دهید واضح بگویم: این دشوارترین نوع کار سیاسی است. این درباره نگاه مستقیم به کسی است که ایدئولوژیک با او مخالفید و پرسیدن: «چرا او قدرت دارد؟ چه شرایطی او را ایجاد کرد؟» اذعان به ریشه‌های نفوذ او تأیید نیست؛ ضرورت استراتژیک است. ما باید بفهمیم که شکست دشمن مشترک—در این مورد، پروژه صهیونیستی آپارتاید و شهرک‌سازی—به طور خودکار آینده‌ای را که هر کدام از ما می‌خواهیم در آن زندگی کنیم تضمین نمی‌کند. من، مانند بسیاری، با مبارزه علیه این سیستم سرکوب‌گر ایستاده‌ام. می‌خواهم همه، فلسطینی و اسرائیلی، «از رود به دریا» آزاد باشند، زندگی کنند با حقوق برابر در یک دولت دموکراتیک. پارادوکس این است: یحیی سینوار و من ممکن است دشمن مشترکی در ساختارهای اشغال و آپارتاید داشته باشیم. اما ما طلوع‌های کاملاً متفاوتی را آرزو می‌کنیم. او یکی را تصور می‌کند؛ من دیگری را بر پایه جمع‌گرایی و دموکراسی سکولار می‌سازم. اما من مخالف هر گونه تفرقه در مقاومت فلسطینی بر خطوط سیاسی، ایدئولوژیک، اجتماعی و قبیله‌ای هستم. ما باید با فلسطینی‌هایی که علیه سرطان صهیونیستی قبل از گسترش ایستاده‌اند، بایستیم، نه کسی که در اسلو تسلیم می‌شود. این چیزی است که مرا وادار به مخالفت با سازمان آزادی‌بخش، حزب سکولار، و همه کسانی که از توافق‌های اسلو حمایت می‌کنند می‌کند. من باور دارم که قد سینوار بزرگ‌تر از قد رهبر فلسطینی یاسر عرفات است. این کتاب نه ستایش‌نامه، بلکه کاوش است—حفاری از لایه‌های زندگی‌ای که در محرومیت شکل گرفته، در اسارت تیز شده، و در نافرمانی منفجر شده. با این حال، در حالی که این کتاب را می‌بندم، باید اعتراف کنم: سینوار قهرمان من نیست. او آنتاگونیست است، آینه‌ای خیلی نزدیک، که شکستگی‌های روح سیاسی خودم را بازتاب می‌دهد. اما او همچنین آنتاگونیست آپارتاید صهیونیستی است که من با آن مخالفم. مقاومت او، هر چقدر وحشیانه و ایدئولوژیک برای من نفرت‌انگیز، بدون شک محصول آن سیستم است—انعکاس خشونت آن، صیقل‌خورده در زندان‌هایش و سخت‌شده توسط محاصره‌اش. مقاومت مؤثرترین علیه قدرت‌های استعماری اغلب نه از سالن‌های لیبرالیسم بین‌المللی، بلکه از مدرسه بی‌رحم و نابخشودنی ستمدیدگان بیرون می‌آید، و اغلب تصویر آینه‌ای از ستم را که با آن می‌جنگد، اتخاذ می‌کند.
 یانگ بورز هوم نودلی نوامبر ۲۰۲۵

Search

Archives

  • November 2025
  • September 2025
  • July 2025
  • June 2025
  • December 2024
  • November 2024
  • October 2024
  • September 2024
  • August 2024
  • July 2024
  • June 2024

Meta

  • Register
  • Log in

Categories

  • articles
  • Blog Posts
  • Life Coaching
  • Mental Health
  • Online Fake Info
  • Relationships
  • Self discovery
  • Stress and Anxiety
  • Uncategorized
  • Wellness
    • Health Care and Challenges
    • Health Products
    • Heart Health and Diabetes
    • Herbs and Home Remedies
    • Liver and Gut
    • Nutrition

Author Writer WordPress Theme By Themespride

Free Ebook Downloads

Got it!
X
Product successfully added to the cart!
Go to mobile version